وبلاگ من وبلاگ من .

وبلاگ من

بيوگرافي كامل آنا نعمتي

آناهيتا نعمتي

آناهيتا نعمتي

 

نام اصلي : آناهيتا نعمتي
زمينه فعاليت : بازيگر تئاتر؛ سينما و تلويزيون
تولد : ۲۰ تير ۱۳۵۶
محل زندگي : تهران؛ ايران
مليت : ايران
پيشه : بازيگري
سال‌هاي فعاليت : از ۱۳۷۲ تــا كنون
همسر(ها) : ابوالفضل پورعرب (همسر سابق)
فرزندان : رايكا پور عرب

آناهيتا نعمتي همسر سابق ابوالفضل پورعرب است. او در سال 1356 در شاهرود بــه دنيا آمد.آناهيتا نعمتي بازي در تئاتر را در سال ۱۳۷۲ و بــا بازي در تنبورنوازان (هادي مرزبان) آغاز كرد. وي بــا بازي در مجموعه تلويزيوني دبيرستان خضراء (اكبر خواجويي) در سال ۱۳۷۴ بــه دنياي بازيگري معرفي شد.آناهيتا نعمتي بازي در سينما را در سال ۱۳۷۵ و بــا فيلم بــه نمايش درنيامده افسانه پوپك طلايي (خسرو شجاعي) آغاز كرداو بعد از گذاراندن دوره بازيگري زير نظر مرحوم حميد سمندريان بــراي اولين بار در نقش كوتاهي در فيلم «هيوا» (رسول ملاقلي پور؛ ۱۳۷۷) ظاهر شد.

اولين فيلمي كــه از او بر پرده سينماها بــه نمايش درآمد در سال ۱۳۷۸ و بــا نام عشق كافي نـيـسـت (مهدي صباغزاده) بود.اما بــا بازي در مجموعه تلويزيوني پرطرفدار مسافر» بود كــه بــه شهرت رسيد. او تــا قبل از «پارك وي» (فريدون جيراني؛ ۱۳۸۵) نتوانسته بود در سينما اعتباري بــراي خود دست و پا كند. امــا در فيلم «پارك وي نشان مي‌دهد كــه مي‌توان در آينده روي او حساب ويژه‌اي باز كرد. نعمتي در فيلم «زن دوم» (سيروس الوند) يكي از نقش‌هاي اصلي را بر عهده دارد و در يك سكانس؛ جايي كــه از بهرام (محمدرضا فروتن) مي‌خواهد كــه بــه او فرصت بدهد؛ بيادماندني است.

 

بيوگرافي آناهيتا نعمتي

 

بيوگرافي آناهيتا نعمتي

 

آنا نعمتي بيست تير 1356 در تهران بدنيا آمد.پدر او مهندس و مادرش كارمند است.يك برادر بــه نام آرين دارد كــه ۱۳ سال از خودش كوچك تراست.داراي مدرك ديپلم در رشته علوم تجربي است.در دوران مدرسه بسيار شيطان و در عين حال خيلي هم درسخوان بود.سال دوم دبيرستان كــه بود يكبار بخاطر شيطنت( خوردن لواشك در كلاس) پرونده را گذاشتند زير بغلش و از مدرسه اخراج كردند. او بــراي اينكه بتواند دوباره سر كلاس بنشيند در حضور پدرش بــه اولياي مدرسه چنين تعهد داد: ” اينجانب آناهيتا همتي متعهد مي شوم؛ ديگر در كلاس لواشك نخورم!”.بدترين نمره اي كــه در دوران مدرسه گرفته را هرگز فراموش نمي كند؛ نمره يك در فيزيك! البته ايــن نمره بخاطر شيطنت هاي زيادش بود كــه خون دبير فيزيك را بجوش آورده بود.

تولد برادرش را بهترين خاطره زندگي خود مي داند.از فوت پدر بزرگش بعنوان بدترين خاطره اش تاكنون ياد ميكند.در سال ۱۳۶۹ در كلاسهاي بازيگري تئاتر شركت كــرد و در واقع دلش ميخواست يك بازيگر خوب و حرفه اي تئاتر شــود و در ابتدا علاقه چنداني بــه بازي در سينما و تلويزيون نداشت.اولين كار جدي او نمايش ” تنبور نواز بود”.

در سال ۱۳۷۴ بــا بازي در مجموعه تلويزيوني دبيرستان خضراء بــه كارگرداني اكبر خواجويي بــراي مخاطبان تلويزيوني بــه چهره اي شناخته شده مبدل شد.درست مانند نقشهايش بسيار بــا روحيه و بــا نشاط اســت و هيچگاه خنديدن را فراموش نمي كند.او معتقد اســت تــا انسان ميتواند بخندد و شاد باشد؛ چرا افسردگي و چرا بد اخلاقي؟به ايفاي نقش هاي منفي علاقه اي ندارد و مي گويد: ” يكبار در سريال ” برگبار” امتحان كردم و ديدم بازتاب خوبي ندارد”.بازي در سينما از سال ۱۳۵۷ و بــا فيلم” افسانه پوپك طلايي” بــه كارگرداني خسرو شجاعي آغاز كرد؛ فيلمي كــه هرگز اكران نشد.در انتخاب نقش؛ مواردي كــه برايش حائز اهميت هستند را كارگردان و فيلمنامه مي داند.

اوقاتي كــه در خانه اســت بقدري بــه او خوش ميگذرد كــه ديگر احساس ميكند دوست ندارد بازي در هــر كاري را بپذيرد.اولين فيلمي كــه بــا بازي او در سينما ها اكران شد؛ ” عشق كافي نيست” بــه كارگرداني مهدي صباغ زاده بود كــه در سال ۱۳۷۸ بر روي پرده رفت.يكي دو سالي بود كــه در سريالهاي تلويزيوني هميشه مي ديديم يك دختر دنبال اصل و نسبش ميگشت. نكته جالب هم ايــن بود كــه نقش اول ايــن گونه مجموعه ها دختري بود كــه هميشه يم دوست خوب هم داشت. آن دوست خوب هم همانطوركه ميدانيد هميشه كسي نبود جز آناهيتا همتي!.زماني بود كــه او را بــا رزيتا غفاري اشتباه ميگرفتند( اينكه چــه چيزي باعث ايــن اشتباه ميشد؛ ما هم مانده ايم!) و بعد از آمدن آناهيتا نعمتي؛ تشابه اسمي بــا وي بــه مسئله تازه اي بدل شد.

به سفر كردن علاقه زيادي دارد و كتاب خواندن و تماشاي فيلم هم جزء علايقش هستند.غير از بازيگري؛ هنر ديگرش نقاشي است.بندرت بــه مصاحبه بــا نشريات ميپردازد و مي گويد: ” بــه خيلي از خبر نگاران اعتماد ندارم!”.شايد بتوان گــفــت كــه بياد ماندني ترين نقاشي هايش را در مجموعه تلويزيوني ” كلانتر” بــه كارگرداني محسن شاه محمدي و ” خانه بــه دوش” بــه كارگرداني رضا عطاران ايفا نمود.

مصاحبه ي كوتاه بــا آنا نعمتي

اوايل فعاليت تان؛ آناهيتا نعمتي بوديد چــه شــد كــه اسمتان را بــه آنا تغيير داديد؟ ايــن امر قبل از انقلاب خيلي باب بود امــا بعد از انقلاب كمتر ايــن اتفاق ميافتد.
دليلش تشابه اسمي بــا خانم آناهيتا همتي بود كــه قبل از من و در سال ۱۳۷۲ وارد ايــن عرصه شده بود؛ در حالي كــه من سال ۷۶ وارد سينما شدم. خب خانم همتي قديميتر از من بود. اسمشان هم جا افتاده بود و شناخته شده بودند. سه – چهار سال اولي كــه وارد ايــن عرصه شدم؛ اغلب مصاحبه هايي كــه از من چاپ ميشد؛ اطلاعات غلط داشت! در حقيقت اطلاعات خانم همتي جاي من نوشته ميشد! از سال تولد بگيريد تــا اطلاعات فيلمها و سريالها. و همينطور عكس! حــتـي گاهي در تيتراژها هم ايــن اشتباه پيش مي آمد. بــه همين خاطر احساس كردم كــه بــايــد يك تفاوتي ايجاد شود. از فيلم «پارك وي» بــه بعد بود كــه تصميم گرفتم اسمم را بــه آنا تغيير دهم.

از رابطه ي مادر و دختريتان بــا رايكا بگوييد.
خيلي خوشحالم كــه رايكا را دارم و خوشحالم كــه بــا سن و سال كم او را بــه دنيا آورده ام؛ چــون الان خيلي بــا هم دوست هستيم. هميشه بــه خودم مي گويم اي كاش در ۱۷-۱۸ سالگي بــه دنيا مي آوردمش. رايكا انگيزه ي زندگي؛ كار كردن؛ موفقيت؛ پيشرفت و ساختن من است. بسيار دختر باهوشي اســت و منتقد كارهاي من. يكي از دلايلي كــه بعضي از فيلم ها را بازي نكردم رايكا بود.

چطور؟
چند تــا از كارهاي من را ديد و گــفــت خجالت نمي كشي اينها را بازي كرده اي؟ ايــن چــه بازي اســت كردي؟ (مي خندد) ولــي خيلي جاها آمده و تئاترهايم را ديده و تشويقم هم كرده. خيلي بيشتر از سن اش مي-فهمد.

شغل بازيگري و ايــن كــه مجبور اســت تنها بماند اذيتتان نمي كند؟
تنها كــه نمي ماند. چــون بــا پدر و مادرم زندگي مي كنيم؛ هــمــه ي خانواده بــا هميم.

اهل ورزش هم هستيد؟
بله؛ خيلي زياد. از كودكي هــمــه اش در حياط و كوچه بوديم و ورزش مي كرديم. دوچرخه سواري و واليبال حــتـي فوتبال! الان رايكا را هم سعي مي كنم همين گونه تربيت كنم. چند رشته همزمان البته نه بــه صورت تخصصي كــه حرفه اش بشود. از كودكي دوست داشتم ورزش هاي مختلف را در حد بلد بودن ياد بگيرم. بعد از فيلم «هدف اصلي» رفتم كيك بوكسينگ كار كردم و…

معمولا سفرها را تنهايي انــجـام مي دهيد يــا بــا دوستان؟
هم تنهايي بوده و هم بــا رايكا. بــا دوستان كمتر ولــي پيش آمده.

هيجان انگيزترين سفري كــه رفته ايد؟
سفرهاي هيجان انگيز زيادي داشته ام اما… والت ديزني خيلي خوب بود. هيجان انگيز بود. طوري كــه از رايكا هم بيشتر هيجان داشتم. (مي خندد)

 

عكس آناهيتا نعمتي

 

عكس آناهيتا نعمتي

 

همسر آناهيتا نعمتي

 

(طلاق گرفته)

 

همسر آناهيتا نعمتي


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ساعت: ۰۴:۵۶:۲۷ توسط:myblog موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :