
ابوالفضل پور عرب هــر چند نخستين بار در نقش كوتاهي در فيلم زخمه ظاهر شــد امــا ورود او بــه سينما را بــايــد از ۱۳۶۹ و بازي در فيلم عروس برشمرد؛ ابوالفضل پور عرب بــه عــنــوان جوان اول فيلمهاي دهه ۷۰ نقشهاي زيادي را بازي كرده است.

ابوالفضل پور عرب متولد ۱۳۴۰ در تهران اســت وي فارغ التحصيل بازيگري و كارگرداني تئاتر از دانش سراي هنر است. تــا بــه حال ۳ بار ازدواج كرده و ۳ فرزند دارد؛ آخرين همسر او آناهيتا نعمتي بوده كــه چندين سال اســت كــه از وي جدا شده است. ابوالفضل پور عرب فعاليت در تئاتر را از سال ۱۳۵۹ آغاز كــرد و نخستين بار در نقش كوتاهي در فيلم زخمه ظاهر شد.
ابوالفضل پور عرب همچنين در فيلم دزد و نويسنده بــه عــنــوان دستيار كارگردان حضور داشته است. بــه خاطر بازي در فيلم عروس در جشنواره نهم فيلم فجر خوش درخشيد و در جشنواره پيونگ يانگ (۱۳۷۳) جايزه بهترين بازيگر مرد را گرفت. ابوالفضل پور عرب در سال ۱۳۷۵ و در پانزدهمين جشنواره فيلم فجر بــراي بازي در فيلم مردي شبيه باران جايزه بهترين بازيگر نقش اول مرد را از آن خود كرد.
فيلم شناسي ابوالفضل پورعرب
تئاتر
ابوالفضل پور عرب فعاليت در تئاتر را از سال ۱۳۵۹ آغاز كرد. بازي در نمايشهاي مختلف.
كارگرداني خسيس مولير در تالار وحدت (تالار رودكي) (۱۳۸۲)
فيلم هاي سينمايي ابوالفضل پورعرب
ابوالفضل پور عرب هــر چند نخستين بار در نقش كوتاهي در فيلم زخمه ظاهر شــد امــا ورود او بــه سينما را بــايــد از ۱۳۶۹ و بازي در فيلم عروس برشمرد.
– عروس (بهروز افخمي؛ ۱۳۶۹)
– قرباني (رسول صدرعاملي؛ ۱۳۷۰)
– نرگس (رخشان بني اعتماد؛ ۱۳۷۰)
– آواز تهران (كامران قدكچيان؛ ۱۳۷۰)
– رابطه پنهاني (جهانگير جهانگيري؛ ۱۳۷۱)
– مهاجران (مهدي صباغ زاده؛ ۱۳۷۱)
– سوء ظن (كاظم معصومي؛ ۱۳۷۱)
– دو روي سكه (محمد متوسلاني؛ ۱۳۷۱)
– نيش (همايون اسعديان؛ ۱۳۷۲)
– چهره (سيروس الوند؛ ۱۳۷۳)
– بهشت پنهان (كامران قدكچيان؛ ۱۳۷۳)
– در كمال خونسردي (سيامك شايقي؛ ۱۳۷۳)
– بيقرار (مجيد قاريزاده؛ ۱۳۷۳)
– مرضيه (اسفنديار شهيدي؛ ۱۳۷۳)
– مردي شبيه باران (سعيد سهيلي؛ ۱۳۷۵)
– قاصدك (قاسم جعفري؛ ۱۳۷۵)
– حماسه قهرمانان (جمشيد حيدري؛۱۳۷۶)
– غريبانه (احمد اميني؛ ۱۳۷۶)
– باد و شقايق (سيدضياءالدين دري؛ ۱۳۷۷)
– جواني (مجيد قاريزاده؛ ۱۳۷۷)
– مردي از جنس بلور (سعيد سهيلي؛ ۱۳۷۷)
– عشق كافي نـيـسـت (مهدي صباغ زاده؛ ۱۳۷۷)
– معصوم (داود توحيدپرست؛ ۱۳۷۷)
– دستهاي آلوده (سيروس الوند؛ ۱۳۷۸)
– رقص شيطان (اسماعيل براري؛ ۱۳۷۸)
– زنداني ۷۰۷ (حبيب الله بهمني؛ ۱۳۷۸)
– تو را دوست دارم (عبدالله باكيده؛ ۱۳۷۹)
– همسر دلخواه من (افشين شركت؛ ۱۳۷۹)
– تيك (اسماعيل فلاح پور؛ ۱۳۸۰)
– چند ميگيري گريه كني؟ (شاهد احمدلو؛ ۱۳۸۴)
– مجنون ليلي (قاسم جعفري؛ ۱۳۸۶)
– سربلند (سعيد تهراني؛ ۱۳۸۶)
– دلواپسي ( بهمن گودرزي؛ ۱۳۸۷)
– زمهرير (علي روئينتن؛ ۱۳۸۹)
فيلم هاي تلويزيوني ابوالفضل پورعرب
• تنهاترين سردار (مجموعه تلويزيوني؛ مهدي فخيمزاده؛ ۱۳۷۶)
• سريال مسافر (مجموعه تلويزيوني؛ سيروس مقدم؛ ۷۹ – ۱۳۷۸)
• عروس (مجموعه تلويزيوني؛ ۱۳۸۲)
• تــا غروب (مجموعه تلويزيوني؛ ۱۳۸۴)
• زير زمين (مجموعه تلويزيوني؛ عليرضا افخمي؛ ۱۳۸۵)
• يك وجب خاك (علي عبدالعلي زاده؛۱۳۸۶)
• آخرين سرقت (۱۳۸۸)
• وضعيت سفيد (حميد نعمتالله ۱۳۹۰)
• شهرزاد (حسن فتحي) (1394)
جوايز ابوالفضل پورعرب
– تجليل در جشنواره نهم فيلم فجر بــه دليل بازي در عروس
– بهترين بازيگر مرد؛ فيلم عروس؛ جشنواره بينالمللي فيلم پيونگ يانگ (۱۳۷۳)
– بهترين بازيگر نقش اول مرد؛ مردي شبيه باران سعيد سهيلي پانزدهمين جشنواره فيلم فجر (۱۳۷۵)
مصاحبه بــا ابوالفضل پورعرب
حرف هاي او آن چنان بــه خودكارم شتاب داده بود كــه گوش ها و چشمانم آبشارهاي باباامان را فراموش كرده بود اگــر چــه در سايه درختان پارك مصفاي باباامان بــا اوگفت وگو ميكنم ولــي حرف هايش من را بــه مركز ايران برده و خود را در تهران فرض ميكنم. دل پردردي دارد! و كوله باري از گلايه! وقتي بــا سوز و گداز حرف ميزند باور نميكني كــه ايــن آقا همان هنرمند جوان دهه ۷۰ سينماي ايران اســت كــه نامش بر سر زبان ها بود؛ همان تازه داماد فيلم «عروس»؛ فرمانده فيلم هاي مردي از جنس بلور و مردي شبيه باران؛ عادل فيلم «نرگس» و…
ابوالفضل پورعرب را ميگويم كــه طي سال ها فعاليت در سينما بــه نقش هاي مختلف جان بخشيد و در ذهن ها ماندگار شد. او بــه علت بيماري بسيار ضعيف شده اســت امــا «ابوالفضل پور عرب» هم چنان بــراي ما «ابوالفضل پور عرب» است؛ همان سوپراستار دهه ۷۰ بــا كوله باري از تجربه.
وقتي مشغول بازي در فيلم تلويزيوني «جاودانگي» در بجنورد بود بــا او تماس ميگيرم تــا بــه ديدارش بروم امــا چــون لوكيشن ضبط فيلم داخل زندان بود؛ اجازه ورودم بــه آن جا داده نشد؛ بنابراين قرار ايــن ديدار را بــه پايان بازي اش موكول كردم. عصر روز پاياني بازي اش در باباامان بجنورد بــه همراه چند نفر از همكاران بــا او ديدار كرديم و زمينه ايــن گــفــت و گو هم برايم فراهم شد. آن قدر مهربان و صميميبود كــه از هــر بابي سخن گفتيم. گــفــت و گوي ما را بــا ايــن بازيگر بــا تجربه سينما و تلويزيون در ادامه ميخوانيد.
در شروع ايــن گــفــت و گو ميخواهم از حال و هواي «ابوالفضل پورعرب» دهه ۷۰ كــه ستاره سينماي ايران بود بپرسم.
چه طور شــد در دهه ۷۰ كــه ورود بــه عرصه بازيگري مشكل بود و بــه راحتي نميشد ستاره شــد بــه ستاره سينماي ايران تبديل شديد؟
** ابوالفضل پور عرب : هيچ وقت فكر نميكنم ستاره سينما شدم؛ چــون سينما ستاره اي ندارد؛ در واقع سينما هيچ ارزشي ندارد كــه ستاره اي داشته باشد. جايي كــه بــه راحتي خيلي ها پول ميدهند و در آن بازي ميكنند يــا آن شخصي كــه بدون گذراندن دوره بازيگري و تحصيل در ايــن رشته بازي ميكند. بــه بازيگراني كــه در ايــن رشته تحصيل كرده و تئاتر خوانده اند كار نميدهند. بنابراين بازي در سينما عشق و انگيزه اي ندارد و خيلي خوشحالم كــه در آن كمتر حضور دارم.
پس خودتان چگونه وارد سينما شديد؟
**ابوالفضل پور عرب: من در ايــن رشته تحصيل كردم و در تئاتر بازي ميكردم. روزي آقاي «بهروز افخمي» بــه تئاتر شهر آمد و من را بــراي بازي در فيلم «عروس» انتخاب كرد. البته آن مقطع تصور ميكرد من بــه هيچ عــنــوان سينما را نميشناسم البته من بــراي بازي خودم سخن نميگويم بـلـكـه راجع بــه آدم هايي صحبت ميكنم كــه خيلي بــه گردن ايــن سينما حق دارند.
به طور مثال چــه كساني؟
** آدم هايي كــه سوخته اند و ديگر در سينما نيستند. خيلي ها زحمت كشيده اند و ديگر نيستند. من؛ «اكبر عبدي» و «خسرو شكيبايي» و امثال ايــن دوستان سال ها نقش اصلي را در فيلم ها بازي كرديم. متأسفانه عده اي ديگر در سينما نيستند؛ داستان ايــن اســت كــه عده اي در ايــن رشته تحصيل كرده اند و اكنون دارند آواز ميخوانند! نميدانم يعني چه. خيلي بد اســت كــه ما در ايــن شرايط هستيم.
در دهه ۷۰ چهره اي محبوب و مشهور بوديد. داشتم بــه ايــن فكر ميكردم كــه شايد برخي اتفاق ها در زندگي يك هنرمند باعث ميشود كــه از مسير اصلي اش دور شود؛ چــون در يك برنامه گفتيد كــه درگذشت خواهرتان شوكي بــه شما وارد كــرد و وقفه اي طولاني در فعاليت شما ايجاد كرد.
** من وقتي بازي در فيلم «قرمز» را نپذيرفتم بــه «فريدون جيراني» برخورد و ۵ سال درباره ام مطلبي در هفته نامه خودش منتشر نكرد؛ امــا كناره گيري ام ربطي بــه حاشيه ندارد. من مبتلا بــه سرطان ريه شدم. سال ها پيش كــه در فيلم «بهشت پنهان» در پاريس بازي ميكردم ضربه اي بــه من خورد كــه ۲ روز در بيمارستان بستري بودم و بعد از پايان فيلم بــه تهران آمدم و بيماري ام را پيگيري نكردم تــا ايــن كــه در مجموعه «وضعيت سفيد» حالم بد شــد و ۱۱ روز در كما بودم و جراحي داشتم. ايــن نكته را هم بگويم كــه سوپراستار نبودم كــه كناره گيري كنم.
قبول داريد كــه عده اي بــه عشق «ابوالفضل پورعرب» بــه سينما ميرفتند و عكس شما روي جلد مجله ها و بيلبورد بر فروش گيشه تأثير داشت؟
** من خودم را باور نداشتم؛ چــون هيچ زمان خودم را درگير ايــن مسائل در زندگي ام نكردم و نخواستم مغرور شوم. وقتي انساني تغيير ميكند؛ علامت خطري اســت و بــايــد خيلي از لحاظ آسيب هاي اجتماعي مراقب خود باشد. در هــر حرفه اي ايــن مشكلات وجود دارد؛ مهم ايــن اســت كــه وقتي انسان كار ميكند؛ رفتاري معقولانه و انساني داشته باشد. من درگير شهرت نبودم. چندين مرتبه در جشنواره فيلم فجر نامزد دريافت سيمرغ شدم؛ امــا بــه من جايزه ندادند! و بعد از ۷ سال كــه نامزد بازيگري در جشنواره شدم بــه من جايزه دادند. معتقدم هنرمندان بــايــد مراقب شخصيت خود باشند تــا آسيب نبينند و ايــن سينما چيزي ندارد كــه انسان بخواهد در آن كار كند.
به بيراهه ميرويم!
آقاي ابوالفضل پور عرب بــا بازي در فيلم «عروس» بهروز افخميبه شهرت رسيديد و در جشنواره فيلم فجر از بازي تان تجليل شد. نظرتان درباره آن چيست؟
** فيلم نامه اي نوشته ميشود و ما بازي ميكنيم؛ وقتي فيلمياكران ميشود برخورد مردم برايم اهميت دارد و بــا هــمــه مسائل موجود چــه خوب و چــه بد بــراي نقش زحمت ميكشم و نميتوانم بگويم كــه بــراي ارائه نقش انرژي نميگذارم. همان گونه كــه اشاره كردم در تئاتر شهر مشغول بازي در نمايش «حاكم يك شبه» بودم كــه هم بازي هايم «مصطفي كاري»؛ «مجيد مظفري» و «جهانگير الماسي» بودند كــه بــه انتخاب «بهروز افخمي»؛ داماد فيلم «عروس» شدم.
بازي قابل تحسين تان در فيلم «مردي شبيه باران» سيمرغ بهترين بازيگر جشنواره فيلم فجر را برايتان بــه ارمغان آورد و ايــن تنها سيمرغي بود كــه گرفتيد. هنگام دريافت ايــن جايزه چــه احساسي داشتيد؟
** ابوالفضل پور عرب: هنوز هم سيمرغم را دارم. وقتي بعد از ۷ سال در جشنواره فيلم فجر بــه من جايزه دادند و پرسيدند چــه احساسي داري گفتم خيلي وزنش سنگين بود! جوايز بسياري گرفته ام. جايزه تأثيري در روند كاري ام نداشت. وقتي كــه كار ميكنم نميتوانم كم بگذارم؛ مردم برايم اهميت دارند.
نسل جديد سوپراستارهاي سينماي ايران را چگونه ميبينيد؟ آيا توان جذب تماشاچي بــه سينما را دارند و فروش گيشه را تضمين ميكنند؟
** هــر دوره اي جوان خودش را دارد. اكنون بــه طور مثال «محمد رضا گلزار» مطرح شده اســت و خيلي خوب هم بازي ميكند و عده اي علاقه مند دارد. مسلما عده اي بــه خاطر عكس روي جلد او بــه سينما ميروند. آن موقع كــه جوان بودم تصور نميكردم كــه مردم بــه خاطر من بــه سينما ميروند امــا اكنون كــه از مرز ۵۰ سالگي گذشته ام بــا زمينه فكري و مطالعاتي بيشتري كار ميكنم.
ابوالفضل پورعرب كــه بــه دليل بيماري سرطان مدتها خانه نشين بوده است؛ پــس از ماه ها در مراسم تجمع هنرمندان بــراي محكوميت اهانت بــه پيامبر اسلام(ص) در برابر دوربين رسانه ها قرار گرفت. خوشبختانه حال وي رو بــه بهبود است.

(يكي از 3 همسر طلاق گرفته)

برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: